سلام ماه من، فرشته من بلاخره امروز واکسن هیجده ماهگی را با پانزده روز تاخیر زدی. مبارکت باشه....خدا کمکت کنه طاقت بیاری عزیزم. صبحی از خواب بیدار شدی استامینیفون خوردی، موقع واکسن هم خیلی گریه کردی. خداکمکت کنه ان شاالله
سلام عزیزم این روزها با شروع فصل بهار شما هم یک سال و نیمت کامل شده و باید واکسن بزنی..خیلی نگرانتم...صبحی رفتیم واکسن بزنیم.استامینیفن هم بهت دادم.یک آبمیوه هم گرفتم..یکم خوردی..وقتی رسیدیم مرکز بهداشت، کسی نبود واکسن بزند..افتاد به بعد از تعطیلات... شنیدم واکسن سختیه. واکسن یکسالگی هم زدیم تو خیلی اذیت شدی، مریض شدی، تب کردی. ان شاالله ایندفعه واکسن بزنی..اذیت نشی... تو قوی هستی...باید قوی باشی
سلام عزیز دلم خیلی دوستت دارم. تو ماه منی تو همه وجود منی. چرا غذا نمیخوری؟ چرا اینقدر من را نگران میکنی؟ دیروز یک شکلات خوردی، پرید تو گلوت.مردم از بس جوش زدم. غذا بخور گلم تا قوی و سالم باشی