محمدطاهامحمدطاها، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

محمد طاها

دعوا

امروز طبق معمول با بابات دعوا کردیم، گریه کردم، خون دماغ شدم و تو مظلومانه نگاه می کردی، من را ببخش.
12 تير 1398

من

تازگی یادگرفتی بگی"من" یک چیزی میخواهی میگی"من" دیروز میخواستم برم ماست بخرم گفتی من من..بعد هم بدو دنبالم امدی...میخواستی همراهم بیای.  
9 تير 1398

شهربازی

قول نمیدهم ولی شاید امشب با عمه شیما و مامانبزرگ رفتیم شهربازی... معلوم نیست اگر بیان، باهم میریم. آخه بابابزرگ رفته تهران..مامانبزرگ و عمه شیما تنهان...امروز قرار شد بهشون پیشنهاد بدهیم شب بریم شهربازی...حالا معلوم نیست بیان یا نه؟
6 تير 1398

تشکر

از همه عزیزانی که برای محمد طاهای من دعا کردند بسیار تشکر میکنم. ان شاالله همه بچه ها همیشه در صحت و سلامتی باشند و چشم شور وبد از همه بچه ها دور باشه ان شاالله.
1 تير 1398

چشم زخم

آیا چشم زخم وجود داره و ایا این صحت داره که بچه ها به چشم زخم نزدیک ترند؟ باید چکار کرد؟ محمد طاهای من یک مهمونی رفت پنجشنبه هفته پیش...از همان شب مریضه...خیلی هم مریضه.... اصلاً هیچی نمیخوره..بی اشتهای کامل شده.... باید چکار کنم؟ چکار کنم که مادر خوبی باشم؟ خدایا کمکم کن.
30 خرداد 1398

بیماری

محمد طاهای من چند روزه مریضه ابله مرغان خیلی شدید گرفته. دیروز لثه اش هم ورم کرده بود  سفید شده بود. بردمش دکتر.گفت ابله مرغانش خیلی شدیده.....صبحی خیلی گریه کرد......سفیدی روی لثه اش را دکتر کند. نمیدونم چشم خورده چی شده؟ چرا همش باید جوش بزنیم؟ خداجونم ببخش  ببخش ببخش و از ما راضی باش محمد طاهای من را سلامتی و شادابی عطا کن.
30 خرداد 1398
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد طاها می باشد